عشق ممنوع

پارت 9



+ببین من از زندگیه خودم خبری ندارم که بخام که باهات تو رابطه باشم
_ات یه بار امتحان میکنیم میبینیم میتونیم یا نه
+کوک همه تو رو تو خاندان جئون میشناسن ببخشیدا ولی تو با همه هستی اگه منو عاشق خودت کنی و بری چی
_ات قول میدم بهت ولت نکنم
+نمیدونم باید بهش فکر کنم
_اوکی
+کوک من میخام برم خرید
_میرسونمت
+نمیخاد تاکسی میگیرم
_میگم میرسونمت
+باشه من میرم اماده شم
_برو

ویو ات

رفتم لباسمو پوشیدم(عکس میفرستم)
ضد افتاب زدم تینت زدم و یکم بالم لب و اومدم بیرون و با کوک راه اوفتادیم به سمت پاساژ

رفتم چندتا لباس انتخاب کردم بپوشیم کوکم اومد داخل و نشست

+نمیری
_نه میخام نظر بدم
+اوکی

یه لباس پوشیدم اولی رو گفت بازه
دومی کوتاهه
سومی زشته
چهارمی چاک داره
پنجمی رو خیلی دوست داشتم

+کوک این بگی مشکل داره همه ی لباسای باز و میخرمااا
_اوکی... این بدک نیست
+خب همینو و یکی دیگه میگیریم(عکس میدم از لباسی که خرید)
_خب بریم
+بریم


رفتیم خونه

_ات راستی فردا شب یه مهمونی یا بهتره بگم پارتی دعوتیم
+واسه کیه
_نامجون هیونگ
+اها همونی که اون روز اومده بود خونه بعد من اومدم پایین بهش سلام دادم
_ارع خودش
+اوکی
_شب خوش
+همچنین


پرنسس حمایت فراموش نشه...★
دیدگاه ها (۲)

عشق ممنوع

عشق ممنوع

عشق ممنوع

تک پارتی

عشق ممنوع

عشق ممنوع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط